| ||
اصفهانی های عزیز و بزرگوار دلشون خور نشه از ما!! لهجه ی شیرین اصفهانی سرمونو گول مالید!
اصفهانیه میره پیش استـــادش(بخوانید فقط چندصباحی با کتابا سر و کله زده و مکتب بایگانیســم راه انداخته!) بهش میگه: آقا من زمانی جنگی ایران آ عراق، به یه عراقی پناه دادم تو خونـــِم. آیا اِز نظری شرعی اشکالی دارِد؟ جواب میشنوه: نه چه اشکالی؟! به یه بی پناه پناه دادی تازه ثوابم داره! اصفهانیه میگه: آخه روزی ده تومن اِزِش اِســـِّدم جواب میشنوه: اشکالی نداره نوش جونت! اصفهانیه میگه: آقا حالا یعنی به نـظردون بــِش بگم جنگ تموم شدس؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! ............................................... * چرا ما آدما تا یه کم فرصت بهمون میده خدا، زود احساس میکنیم پسرخاله شیم؟ و به قول شاعر جرأت هر دیوانگی رو به خودمون میدیم؟ * ما آدما از بس عادت کردیم به اینکه یرخی بار بیایم و بی حساب کتاب، فقط کافیه یه سرکی تو دم و دستگاه آدم حسابیا بکشیم اونوقت همونو میکنیم دست آویز برای رسیدن به اهدافمون. ذبـــــح میکنیم هرچی خوندیم و شنیدیم. * ما آدما هنوز بلد نیستیم فکر کنیم. بلد نیستیم سوال کنیم. نمیدونیم که یه سؤالو میشه هزار تا شاخ و برگ بهش داد و همون جوابی که دلمون میخواد ازش بیرون کشید!!! * از حضرت آیت الله صدیقی(حفظه الله) شنیــدم که می فرمودن: آدم اگه پای حرف آدم متوســـط بشینه متوســـط بار میاد. به همین سادگی... فتأمـّل جیـــــــــــّدا [ شنبه 92/6/16 ] [ 2:28 عصر ] [ ربیع القلوب ]
() نظر
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |