سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قالب وبلاگ

 

 میری درِ یه مغازه، از میزش خوشت میاد برش میداری ببری خونه!

صاحب مغازه میگه کجا؟ میگی خوشم اومده میز خوبیه میخوام ببرمش خونه استفاده کنم.

میگه این مال منه!

میگی نه این که از چوبه! چوبم از درخته، درختم از جنگله، جنگلم مال خداست! پس میتونم ببرمش!

میگه مسلمون من این میزو ساختمش! این مال منه!

کسی حق تصرف در ملک دیگری رو نداره مگر به اذن صاحبش. غیر از اینه؟

العبــــد و ما فی یده کــان لمولی

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/7/15 ] [ 8:30 صبح ] [ ربیع القلوب ] () نظر

خسته بود خیلی خسته...

اینقدر که جسمش هم از این خستگی روح، متأثر شده بود.

گفت: هرچی دور و برمو نگاه میکنم میبینم انگار یه چیزی کمه تو زندگیم. انگار خدا رنجیده ازم. اصلا انگار خدا به بقیه بهتر نگاه میکنه. آخه چرا...

می گفت: میدونم من خیلی دور شدم از رحمت خدا. اما آخه اون چرا؟ خدا که نباید به کوچکی من نگاه کنه. خدا خیلی بزرگه. رحمتش وسیعه. دیگه چرارحمتش دوره از من؟

می گفت: تا حالا دیدی آب اسیر بشه؟ آبی که همه رو از اسارت عطش رها میکنه ، دیدی اسارتشو؟ مگه میشه رحمت خدا اسیر کوچکی من باشه؟ مگه میشه...

  

ادامه مطلب...

[ شنبه 92/7/13 ] [ 10:5 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

  

حواست کجاستــــــــــــــــــــــــــ ؟!

تـــو باید خط بدی به نـَفست! تو باید بهش نقشه بدی! تو باید فرمانده ی نفس باشی نه فرمانبر!

اولش سخته خیلیییییی سخت! اما بالاخره که چی؟

تا کی میخوای دست روی دست بذاری و بگی بذار همه چی درست بشه، بذار فلان کارمو بکنم، بذار فلان دغدغه م بره! بذار کنکورمو بدم، بذار فلان امتحانمو بدم، اصلا بذار ازدواج کنم این آشفتگی ذهنیم خلاص شه، بذار ... بعد اسااااااااااااااسی میشینم رو خودم کار میکنم!؟

باباااااااااااااااااااااااااا لا تـَنـتـَظـِر خـُلـُــــوَّ البـــــــــــــــــــــال

این بهترین فرصتی که دنبالشی هیــــــــــــــــچ وقت به دست نمیادا

این که نشستی و به مراقبه و محاسبه ، اولویت دهم میدی، ته ش بدبختیه ها! ته ش خسرانه ها! یه وقت به خودت میای که همه دور جسمِ بی جونت نشستن و امیدوار به بازگشت تو! اما این آیه مداممممم خودنمایی میکنه که

" و ظـَنَّ أنـّــه الفراق"

یه وقت به خودت میای که هیچچچچچچچچ فرصتی نیست هیچ.....

بشین حساب بکش از خودت. کنار این همه هیاهو، این همه دغدغه ی کاذب، یه کم دغدغه ی خودتو داشته باش. یعنی این همه خدا خدا میکنی و دم از بندگیش میزنی ده دقیقه پیدا نمیکنی برا خودت وقت بذاری؟؟؟؟؟

شیخنـا علیه الرحمه می فرمودند: الآن وقتِ گذشتن از سربالایی هاست، نه فکر ِ غیر بودن!

اینو فرو کن تو گوشـِت!

خودت و خودتـــــــــــــــــــــــ و خودت...

..............................

روز قیامت از گناه این جنّ و انس سوال نمیشـــــــــه ها!!

فَیَومَئِــــذٍ لا یُسـألُ عَن ذنبِهِ إنسٌ وَلا جَـــانٌّ    

...سؤال نمیشــــــــــــــــه

 یُعرَفُ المُجرِمُونَ بِسِیمَـــاهُم فـَـیُؤخَذُ بِالـنَّوَاصِی وَالأقْـدَام

مجرم مشخصه! لازم نیست حساب و کتاب بشه.

آهاااااااااای بشر دوپا! اینجا حساب کتاب نداشتی برای خودت، اونجا هم نمی کنند

مستقیـــــــــم می برن مؤاخذه میکنند

به همین سادگی.......

خدایا مرا دریابــــــــــــــــــــــ

 


[ دوشنبه 92/7/8 ] [ 12:46 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

 

می خواست از بیچارگی ما در نبودِ معصوم حرف بزنه

می خواست از بدبختی ما از کور بودن چشممون برای ندیدن و نچشیدن ِ حضور معصوم حرف بزنه

می خواست بگـه عزیزان من! شمـایی که یه روزی اهـل حرف گوش کردن بودین، شمـایی که با خوندن یه شعـر از فراق امام زمـان(صلوات الله علیه) حال خوشی بهتون دست میده شمـایی که...

می خواست بگه بفهمین که نبودن امام ، ندیدن امام، تهِ درده

می خواست بگه امام حقیقتی هست که هیـــــــــــچ جایگزینی نداره
.
.
.

گفت:

یادمه بچه بودیم تو مدرسه، یکی از معلمامانو خیلی اذیت میکردیم؛اینقدر شدت حرف گوش نکردنمون بالا گرفته بود که معلم از اون مدرسه رفت!

ناظم سر کلاس اومد و شروع کرد به گله از کارای ما و حرف نشنو بودنمون...

 از نیومدن معلم و غیبتش برای همیشه حرف زد.

همه حال عجیبی پیدا کرده بودن

در آستانه ی انکسار بودن

این وسط یه نفر سوالی کرد و خراب کرد تمام حرفای ناب ناظِمو.

آقا اجازه! حالا که معلممون نمیاد، کی به جـاش میاد؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خرابــــــــــــــ کرد...

 

درد ما اینه که نمیفهمیم چقدرر بدبختیم حضور معصوم رو نمیچشیم...

 


[ دوشنبه 92/7/8 ] [ 10:58 صبح ] [ ربیع القلوب ] () نظر

تو خریدار منی یا من.... جراتش نیست بگویم

سال 35 هجری بعد از شنیدن حمله ی یکی از فرماندهان معاویه به سرزمین آبـاد غرب فرات و کوتاهی کوفیان دردفع این تهاجم، امام عشق، امیرمومنان علی علیه السلام بیاناتی را ایراد فرمودند.
این فرمایشاتِ سومین نازدانه، در اوج زیبایی کـُشنده ست...

فکر کن امام زمان مخاطب قرارت دهند و بفرمایند:

 

مُنِیتُ بِمَن لا یُطِیعُ إِذَا أمَرتُ وَ لاَ یُجِیبُ إِذَا دَعَوتُ لاَ أبَا لَکُم مَا تَنتـَظِرُونَ بِنَصرِکُم رَبَّکُم
أ مَا دِینٌ یَجمَعُـکُم وَ لا حَمِیَّـــةَ تـُحمِشُکُم

گرفتار مردمی شده ام که وقتی فرمان می دهم اطاعت نمی کنند، و چون فرا می خوانم پاسخ نمی دهند. ای مردم بی ریشه! برای یاری دادن به پروردگارتان در انتظار چه نشسته اید؟؟
آیا دینی نیست که شما را متحد سازد؟ آیا غیرتی ندارید که خشم شما را برانگیزاند؟!

گریه‌آورگریه‌آورگریه‌آور

فرازی از خطبه ی سی و نهم نهج البلاغه

.........................

تب کردن که هیچ، به جاست جان بده آدم با خواندنش...

.........................

 برای یاری دادن به پروردگارتـــان در انتظار چه نشسته اید؟؟

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

 


[ جمعه 92/7/5 ] [ 5:29 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

 

خورشید نگاهت آرزوستـــــــــــ

در بین تمامی ایام هفته، سیّدالایام روز جمعه می باشد.
امام رضا علیه السلام نقل فرمودند از رسول الله صلوات الله علیه و آله که : روز جمعه سیـدالایــــام است؛ خداونــد عزّوجل، حسنـــات را در آن روز مضاعــف و سیئـــات را محو و درجــات را بالا برده و دعاها را مستجــاب و کربات و گرفتاری ها را برطرف کرده و حاجتـــهای عظیم را روا می کندو...


(بحارالانوار- ج 86- ص274)

و در روز جمعه سه وقت از بهترین اوقات است:

1-یک ساعت قبل از اذان صبح؛ از امام صادق علیه السلام در حدیثی در مورد سخن حضرت یعقوب علیه السلام در قرآن که خداوند نقل می کنند: "سوف أستغفر لکم ربِّی" (به زودی از پروردگار برای شما طلب بخشش می کنم)فرمود: استغفار برای ایشان را تا سحر شب جمعه به تاخیر انداخت...

(بحارالاوار- ج86- ص275)

2- فاصله ی زمانی بعد از اتمام دو خطبه ی نماز جمعه تا زمان گفتن "قد قامت الصلوه" توسط امام جمعه

3- عصر روز جمعه؛ خواندن زیارت آل یس در این زمان توصیه شده است. از امام صادق علیه السلام در مورد ساعتی از روز جمعه که دعا در آن مستجاب می شود سوال شد، فرمودند: ما بین فراغت امام جمعه از خطبه تا وقتی که صفوف نماز مرتب و منظم شود. ساعت دیگر، آخر روز است تا غروب خورشید.

(دعوات راوندی- ص36)

شایان ذکر است که ره یافتکانی به بارگاه حضرت دوست هم چون مرحوم قاضی، با الهام گرفتن از سنت و بیانات اهل بیت علیهم السلام برای ساعت اول و دوم مذکور برنامه و دستورات ویژه ای داشتند و حقّاً اوقات مخصوصه را مغتنم می شمردند.

رزقنا الله و ایاکم بمحمد و آله

 

 

http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=917ee50dba862cf368e7a761e0d18409

 برگرفته از کتــــاب "جرعه ای از زلال سرداب مقدس: شرح زیـــارت آل یس"

نوشته ی سیدنا المعظم حجة الاسلام والمسلمین سید فرید موسوی (حفظه الله)

تا وصالش یک قدم فاصله ی همت ماستــــ


[ جمعه 92/7/5 ] [ 4:50 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

 

دعاش کنید

 

من دلم می خواهد ســـاعتی غرق درونـَمـــــــــــــــــــ باشم

 عاری از عاطفـــه ها 

 تهی از موج و سرابـــــــــــ

دور از رنـگـــــــــــــــــــ و ریا 

 خـــــالی از هر چـــه فـِراقـــــــــــــــــــ 

 من نـــه عاشق هستم و نه محتــــاج نگاهی که بلغزد بر من

 من دلم تنگــــــــــــــِ خودم گشتــــــه و بس!

 من خودم هستم و تنهـایی و یک حسّ غریبــــــــ

که به صـد عشقــــــ و هَوَســـــــــــ می ارزد

 

خدایا نگاهم به توستـــــــــــــــــــــــــ


[ چهارشنبه 92/7/3 ] [ 1:7 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

 

... ها دروغ گفتن را از همان ابتدای صبح آغاز می کنند:

وَخی وَخی ظهرس!!!!!        جالب بود

نخنددددددددددد

 


  

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 92/7/2 ] [ 6:41 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر


.: Weblog Themes By SibTheme :.

قلق الـــــوضین

کــــــــــــــــــــــاش من همــــــــه بــــودم بـــــــــا همـــــه دهــــــــان هــــا تــــــو را صـــــــدا می زدم ای خـداااااااااااااااااااااااا
بادِر الفُرصـة قبل أن تکون غُصـة


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 241335