| ||
به بهانه ی تشییع پیکر شهدای گمنـــام ...
امروز دوباره دلم گرفت. انگـــار هوس به سوگ نشستن کرده ام. هوس آنها کرده ام که خورشید هر صبح در امتداد نگاهشان می شکفت. امروز حسرت دیدار آنها کرده ام که در میخانه مست شدند. امروز برای سلامتی خود اشک ریختم. این دستها چه پلاک ها را که از میان نشکست. بشکند که حتی خودش هم نشکست. نمی شود گفت نمی توان گفت...شاید هم من نمی توانم بگویم دست نوشته ای از شهید دانشجو امیر حسین نادعلی ............................................................. این روزها هوای دل شیعیان سوری ابری است. شاید هم بارانی... دل مَ ن نیـــز...
عشــق را دیشبـــــــ اسیری برده اند پای بگذاریـــد جای پای عشق صبــــر تا کی ؟ باده نوشـان اَلـَست این صبوری نیستـــــ این بیچارگی است عشق ما را نا کـَسان دزدیده اند جامی از اِدراکـــــــــــ سر باید کشیــد خیز عاشق شو سخن یک جمله است [ یکشنبه 92/6/10 ] [ 12:9 صبح ] [ ربیع القلوب ]
() نظر
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |