| ||
|
گفت: داشتم میرفتم توی خیابون دیدم یه بچه هراسان و سرگردان و تنهاست مدام اینطرف و اونطرفو نگاه میکنه رفتم جلو باهاش صحبت کردم فهمیدم گم شده از این و اون سوال کردم خبری از والدینش نشد بردمش خونه تا سر فرصت پیدا بشن خانوادش... توی خونه خیلی بهش میرسیدیم بهترین غذا و نوشیدنی و پوشاک و ... بهترین اسباب بازی و پارک و ... اما بچه دل نمی داد محزون بود اصلا نگاهی به اسباب بازیا نمی کرد تا اینکه بعد از چند روز یه آدرس از خانوادش پیدا کردیم. رفتیم دنبال آدرس رسیدیم به یه خانه ی قدیمی و فقیرانه در زدیم یه پدر پیر و فقیر با لباس های مندرس پرسیدیم این بچه ی شماست؟ گفت بله بچه بدون مکث از بغل من اومد پایین و پرید در آغوش بابا بچه از بغل مایی که بهترین شرایط را براش فراهم کرده بودیم پرید بغل باباش تا خواستیم بهش اسباب بازیا رو بدیم گفت نه دیگه نمیخوام بچه ای که بابا داره همه چی داره ................................... گفت: آقاجان! یا صاحب الزمان! ما هم همین حال را نسبت به شما داریم ولی یه تفاوت خیلی بزرگه بین ما و اون بچه اون بچه غیرت داره اینقدر منتظر میمونه و آروم نمیگیره تا پدرش پیدا بشه اما ما بی غیرتیم عادت کردیم به این بی پدری. دل خوش کردیم به این اسباب بازی ها ................................... خلقت خدا خیلی لطیفه. اینکه به تو میگه پدر شو مادر شو یکی از علت هاش اینه تا بفهمی امامِت با تو چه میکنه امام والد شفیق هست امّ البر من ولد الصغیر هست حواست کجاست؟ خودشون میگن انا و علی ابوا هذه الامه ................................... آهای بابا آهای مامان اگه نصف شب بلند شدی رو بچه ت کنار رفته بود انداختی روش همون موقع متذکر باش که هر شب تا صبح امام زمان از تو به تو مهربانتر است تا از تو به فرزندت... ................................... این خیلی پیچیده ست؟ نه! همه اینو وجدان می کنند اینقدر دینو پیچیده نکن! اینقدر فلسفه و کلامیش نکن! خودشون فرمودند پیامبر و علی والدین شمان کسی که امیرالمومنین را داره چی نداره تو این عالم؟ دیگه چی میخواد؟ یه آقایی که اینقدر ثروتمنده نمیتونه تو رو جمع کنه؟ ................................... خدایا من بی شعورم من نمیفهمم من یادم رفته یتیمم یادم رفته پدر و مادرمو ندارم خدایا من بی غیرتم من گــــُـم شدم ................................... یا صاحب الزمان! خودت منو پیدا کن
[ جمعه 92/10/13 ] [ 6:8 عصر ] [ ربیع القلوب ]
() نظر
|
قلق الـــــوضین  کــــــــــــــــــــــاش من همــــــــه بــــودم بـــــــــا همـــــه دهــــــــان هــــا تــــــو را صـــــــدا می زدم ای خـداااااااااااااااااااااااا | |
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] | ||
