سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قالب وبلاگ

 

 از اون جایی که من خیلی آدم خوب و وارسته ای هستم  مؤدبدروغ، وقتی داشتم دعای 45 زبور آل محمــــد (صلوات الله علیـــهم اجمعین) را نگاه می کردم، رسیدم به یه فراز زیبا همچون سایر فرازهای صحیفه ی سجادیه ی شریف. اون فراز چی بود؟ "واجبُـــــر مُصیبَتَنـــــا بِشهرنـا" تا اون لحظه از هرجا شنیده بودم میگفتن خدایـا جبران کن برای ما این مصیبت فراق ماه رمضانو.

اما من توی این " ج ب ر" دنبال یه چیز دیگه بودم. به فرهنگ لغت عرب متوسل شدم.

خییییلی خلاصه شو بگم اینکه:

 توی ماده ی ( ج ب ر ) نفوذ قدرت نهفته است، ظهور عظمت نهفته ست. قهراً! یعنی بدون اینکه کاری به اختیار طرف مقابل داشته باشه! وقتی نگاه کردم فرهنگ های مختلف لغت عرب را ، دیدم توی این ریشه  اصلاح حال  هست.  غنی کردن  هست.

یعنی خدایا حتی اگه من خودمم نمیخوام این حال منو اصلاح کن در برابر این مصیبت فراق ماه رمضانت، منو غنی کن...

 و اما اینکه مصیبت چیه؟ چرا این ریشه؟ اصلا چرا از واژه ی مصیبت استفاده شده؟ منم نمیدونم !!!

 این یه ترجمه ی خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ساده و دم دستی! "مهتاب شبی" آرزوست برای شنیدن از حقیقتش!

یادت بخیر

 

......................................................................................

فنحنُ مُــوَدّعوه وداع من عزّ فراقه علینــا وغمّنــا و اوحشنا انصرافه عنــا و لزمنــا له الذّمام المحفوظ و الحُرمه المرعیّــه والحقّ المقضی

اینک او را بدرود می گوییم؛ همچون بدرود گفتن کسی که فراقش بر ما دشوار است و رفتنش ما را دچار اندوه و وحشت می کند و عهدی نگه داشتنی و حرمتی رعایت کردنی و حقی گزاردنی از وی را بر ما لازم می گرداند...

 

چه وداع سختی... ای کاش این سختی هیچ وقت از یادمون نره. میشه آیا؟؟؟

بعیــــــــــــــــــــــد میدونم


[ پنج شنبه 92/5/17 ] [ 7:26 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر
 
طرف میگه :
 "خدا قربونت برم خونه ت میایم که باید کلی پول بدیم، مهمونی ت هم که میایم نباید لب به هیچی بزنیم! میخوای اصلا کلاً رفت و آمد نکنیم؟"   مؤدبپوزخند

 

أقول:
ماه صیام که دیگه تموم شد. اما مگه ما رفاقتی با خدا هم داریم که بخوایم رفت و آمدی داشته باشیم ؟؟؟!!!
باید فکر کرد وااااای

 

چیه؟ نیگا داره؟؟ مگه چی گفتم؟؟؟


[ پنج شنبه 92/5/17 ] [ 5:26 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

 

وقت پرواز آسمــــــان شده است

گوییــــا آخر جهــــــان شده است

 

خدایا ثبات حال عطایمان کن...

 

اَللّـهُمَّ اَدِّ عَنّــا حَقَّ ما مَضى مِنْ شَهْرِ رَمَضــانَ، وَاغْفِــرْ لَنـا تَقْصیــرَنا فیهِ، وَتَسَلَّمْهُ مِنّا مَقْبُولاً وَلا تُؤاخِذْنا بِاِسْرافِنــــا عَلى اَنْفُسِنـــا، وَاجْعَلْنـــا مِنَ الْمَرْحُومینَ وَلا تَجْعَلْنــــا مِنَ الَْمحْرُومینَ

 خدای مهربون! خدای کریم! ماه مهمونیت داره تموم میشه. سفره را دارن جمع میکنن.هرچند ما همیشــه مهمون توایم خدا، اما گاهی اوقات ماهی هم از آب سیر میشه از بس قدر عافیت نمیدونه.

یازده ماه غافلیـم و گاه گــاهی هوس تو میکنه دلمون، یازده ماه غرق نعمتیم و مدام شکوه میکنیم به جای عمل! خدای خوبم! اون یازده ماه یه طرف این یه ماه یه طرف. انگار تموم بغضای عالم تو سینه ی آدم جمع میشه.
انگار خوشحالی این ماه غرق غمه، غرق حسرته ، غرق شرمه.

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مدیونتیم اینو میدونیم ولی نمیدونم چرا کبوتر این دل مدام این سو آن سو می پره. نمیدونم کی میخواد بفهمه فقط جاش در آغوش خود خود خود خودته...

یا عظیـــم العفو! این روزایی که از ماه رمضان گذشت و هی زور زدیم دلمونو وصل کنیم به تو، حقشو خودت ادا کن خدا. ما که نمیتونیم ما که اسیر گناه دوری از توایم.خودت ادا کن حقشو.

یا واســـع المغفره! کوتاهی ما رو در این ماه ببخشا! بگذر ازمون خدا...

یا عظیــــم المنّ! این ته مونده های سفره ی رحمتت که صدقه سر خوبای درگاهت به ما رسید، ازمون پس نگیر خدا. خدا اون جون کندنای ما برای جا شدن تو این مهمونی رو ازمون بپذیــــر.

یا من لم یواخـــذ بالجریره! ما را مواخذه نکن بابت اسرافمون در حق نفسمون. خدا میدونیم بد کردیم ما که تو این شکی نداریم ما که حرفی نداریم. ما را مواخذه نکن...

یا باســـط الیدین بالرحمه! رحم کن بهمون خدا. ما رو از رحمت شده هات در این ماه قرار بده. خدا نذار حسرت به دلمون بمونه.

یا حسن التجاوز! ما رو از محرومین در این ماه قرار نده...

بحـــقّ الحسیــن


[ چهارشنبه 92/5/16 ] [ 3:45 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

  

به زودی پرده ی خیال دریده می شود...

  

خطبه 114نهج البلاغه شریف :

قَدْ تُکُفِّلَ لَکُمْ بِالرِّزْقِ وَ أُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ فَلَا یَکُونَنَّ الْمَضْمُونُ لَکُمْ طَلَبُـهُ أَوْلَى بِکُمْ مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَیْکُمْ عَمَلُهُ مَعَ أَنَّهُ

وَ اللَّهِ لَقَدِ اعْتَرَضَ الشَّکُّ وَ دَخِلَ الْیَقِینُ حَتَّى کَأَنَّ الَّذِی ضُمِنَ لَکُمْ قَدْ فُرِضَ عَلَیْکُمْ وَ کَأَنَّ الَّذِی فُرِضَ عَلَیْکُمْ قَدْ وُضِعَ عَنْکُمْ

فَبَادِرُوا الْعَمَلَ ...

خداونــد روزى را براى شما تضمیــن کرده و شما را به انجام عمل (واجبـات) امر فرموده، بنابراین نباید نسبت به آنچه براى شما تضمیــن شده در برابر آنچه بر شما واجب شده است کوشــاتر باشید، به خدا سوگند آن چنان (در این موضوع براى مردم) شک و تردیــد با یقین به هم آمیخته که گویى آنچه تضمین شده (یعنى تحصیــل رزق) بر شمـا فرض شده است، و آنچه واجب گردیـده (یعنى انجام اوامر الهى) از شما برداشته شده است. پس به عمل مبادرت ورزید...

ترجمه ی دقیق و ظریفم آرزوست...

  ادامه مطلب...

[ سه شنبه 92/5/15 ] [ 2:15 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر

خدایا ای کاش میدونستم در آخرین لبیک چه اتفاقی افتاد که دعای ما اثر نکرد...

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت...

امسال وقتی وارد نمایشگاه بین المللی قرآن شدم یه بنر بزرگگگگگ از شیخنا دیدم که جمله ی گهربار مقام رهبری روش نقش بسته شده بود و سیمای شیخنا. جگرم آتش گرفت. خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا حتما باید از دست بدیم تا یاد کنیم از خوبان درگاهت...

باید اعتراف کنم که رفتنم به نمایشگاه قرآن امسال دو دلیل بیشتر نداشت: اول خرید اثری از شیخنا و دوم خرید قرآن جیبی سی جزء (بهش میگن سی پاره نمیدونم تعبیر درستیه یا نه).

جالب بود و دردناک که وقتی از اطلاعات خواستم برام سرچ کنن که کدوم غرفه نام و یادی شده از شیخنا، بعد از اینکه با نگاه تعجب آمیز شخص جستجوگر مواجه شدم که آیت الله خوشوقت؟؟؟؟؟؟ (کی هستن ایشون؟؟؟)، پاسخی منفی شنیدم که خیر اثری از ایشون نیست امسال!

بالاخره پیدا کردم. یه کتاب و دو نرم افزار! خیلی خوشحال شدم اما این خوشحالی پر از غم بود. پر از شرم... غمش از هجران بود و شرمش بماند...

مخلص کلام: یکی از اون نرم افزارها که قبلا هم هدیه گرفته بودمش اسمش " رسم تقوا پیشگان" هست. مطلبی که اینجا برای یادآوری به خودم رقم میزنم از اون نرم افزار پیاده شده... باشد که به دریا برسد کوشش این رود!

ادامه مطلب...

[ دوشنبه 92/5/14 ] [ 4:38 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا کنی مرا
  
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
  
پیش طبیب آمده‌ام درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
 
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
 
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
 
من سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
 
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه تماشا کنی مرا
وقتش شده بیایی و پیـــــــدا کنی مرا
 
 
من گم شدم  تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
 
 این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا



[ دوشنبه 92/5/14 ] [ 10:9 صبح ] [ ربیع القلوب ] () نظر

خدایا میشود خودت نگهبان دلم باشی و اذن دخول به هر کس ندهی؟

 پاک ساز از غیر دل وز خود تهی شو چون حبــاب
گر سبــک روحی توانی خیمه زد بر روی آب

خودنمایی کی کند آن کس که واصــل شد به دوست
چون نماید مه چو گردد متصل با آفتـــاب

کی دهد در جلوه گـــاه دوست عاشق راه غیر
دم مزن از عشق اگر ره می دهی بر دیده خواب

نیست بر ذرات یکسان پرتو خورشید فیض
لیک باید جوهر قابل که گردد لعل ناب

وحشی از دریـــای رحمت گر دهندت رشحه ای
گام بر روی هوا آسان زنی همچون سحاب
 

 


 


[ یکشنبه 92/5/13 ] [ 12:41 عصر ] [ ربیع القلوب ] () نظر


.: Weblog Themes By SibTheme :.

قلق الـــــوضین

کــــــــــــــــــــــاش من همــــــــه بــــودم بـــــــــا همـــــه دهــــــــان هــــا تــــــو را صـــــــدا می زدم ای خـداااااااااااااااااااااااا
بادِر الفُرصـة قبل أن تکون غُصـة


بازدید امروز: 48
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 241416